یه شب سه نفر برای خوش گذرونی میرن بیرون .... و حسابی مشروب میخورن و مست میکنن ... فرداش وقتی بیدار میشن توی زندان بودن در حالی که هیچی یادشون نمیومده اینو میفهمن که به اعدام روی صندلی الکتریکی محکوم شدن .

نوبتِ نفر اول میشه که بشینه روی صندلی. وقتی میشینه میگه : من توی دانشگاه , رشته خداشناسی خوندم و به قدرت بی پایان خدا اعتقاد دارم .... میدونم که خدا نمیذاره آدم بیگناه مجازات بشه

کلید برق رو میزنن ... ولی هیچ اتفاقی نمیفته...به بی گناهیش ایمان میارن و آزادش میکنن

نفر دوم میشینه روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه حقوق خوندم به عدالت ایمان دارم و میدونم واسه آدم بی گناه اتفاقی نمیفته...

کلید برق رو میزنن و هیچ اتفاقی نمیفته...به بی گناهی اون هم اعتقاد میارن و آزادش میکنن

نفر سوم میاد روی صندلی و میگه : من توی دانشگاه , رشته برق درس خوندم و به شما میگم که وقتی این دو تا کابل به هم وصل نباشن هیچ برقی وصل نمیشه به صندلی !!!!



[ چهارشنبه 91/9/22 ] [ 4:15 عصر ] [ ساناز جم ]

نظر

مجله اینترنتی دانستنی ها ، عکس عاشقانه جدید ، اس ام اس های عاشقانه